کد صلوات شمار برای وبلاگ
//--> چرا امام حسین علیه السلام علی اصغر علیه السلام را بر سر دست گرفت - مائــده الهی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























مائــده الهی

                                       بسم الله الرحمن الرحیم

                      نمایش تصویر در وضیعت عادی

 سؤال : ابتدا این سؤال به ذهن هر انسانی ــ اگر چه غیر مسلمان ــ خطور می کند که مگر امام حسین علیه السلام نمی دانست دشمن ، علی اصغرش را شهید می کند ! چرا او را در جلو دشمن روی دست خود گرفت؟ اگر برای طلب آب بوده ،چرا خود به تنهائی جلو نرفت و تقاضای آب نکرد؟ آیا بردن طفل شش ماهه در تیر رس دشمن نوعی بی احتیاطی نظامی محسوب نمی شود؟

* جواب *: 1- رفتار افراد در موقعیت های متفاوت جنبه های مختلفی پیدا می کند. امام معصوم علیه السلام قرآن ناطق است همان گونه که قرآن دارای آیات محکم(1) و متشابه(2) است  رفتار ائمه علیهم السلام  هم دارای محکم و متشابه است . بلند کردن علی اصغر علیه السلام بر روی دست آن هم جلو دشمن از متشابهات رفتار و افعال امام حسین علیه السلام است که باید با توجه به افعال محکم حضرت معنا شود.همان گونه که آیات متشابه قرآن با عنایت و توجه به آیات محکم قرآن تفسیر می شود.

2- لشکر دشمن همان گونه که خود حضرت فرموده بود تنها با خود حضرت کار داشتند و می خواستند ایشان را زنده دستگیر کرده و از او بیعت بگیرند چرا که زنده حضرت با توجه به موقعیت خاص و تأثیر گذار ایشان بیشتر برای دشمنان منفعت داشت تا کشته آن حضرت. دلیل بر این مطلب آن است که هر کدام از یاران حضرت به شهادت می رسید و حضرت به بالین او می رفتند در همان لحظه ای که امام مشغول حمل و یا وداع با او بود بهترین موقعیت نظامی می توانست باشد برای هدف قرار دادن امام توسط دشمن و خود دشمن هم از این نکته غافل نبود. اما آنها هم چنان امیدوار بودند که با کم شدن یاران حضرت، او تسلیم خواهد شد. وقتی حضرت علی اکبر و اباالفضل العباس علیهما السلام را به شهادت رساندند باز هم منتظر تسلیم شدن آن حضرت بودند و از  موقعیت تیرباران کردن حضرت آن هم توسط  چندین هزار نفر تیرانداز استفاده نکردند. تا این که حضرت علی اصغر علیه السلام را برای سیراب کردن جلو دشمن گرفت . دشمن به تصور این که امام حسین علیه السلام با واسطه قرار دادن این طفل می خواهد درخواست توقف جنگ را بکند آرام گرفته بودند ولی وقتی دیدند صحبتی از تسلیم نیست آن کودک معصوم شش ماهه را هم هدف قرار دادند تا بلکه امام زمین گیر شود. وقتی از هر جهت مطمئن شدند حضرت هرگز تسلیم نمی شود حمله نهائی را به خود حضرت کردند و او را با لب تشنه به شهادت رساندند. 3- با وجود بغض شدیدی که دشمن نسبت به حضرت داشت ، می خواست آن جناب را زجر کش کند. از این جهت یاران او را قبل از خود حضرت به شهادت رساندند.

 4- افراد مناطق مختلف برای ارتباط برقرار کردن و رساندن مطلب به یکدیگر روش های مختلفی دارند. مثلاً در دنیای امروز می بینیم که برای ابراز همبستگی و یا اعتراض به حکومت ها در برخی کشورها اقدام به تشکیل زنجیره انسانی می کنند و با این کار پیام خود را که قابل فهم برای همه انسان هاست به دیگران منتقل می کنند. بلند کردن علی اصغر علیه السلام بر روی دست تشکیل زنجیره انسانی بود که در کربلا تشکیل شد تا پیامی باشد برای انسان های آزاده سراسر جهان اگر چه مسلمان نباشند. چنان که پیام آن به همه انسان ها رسید که موارد زیر نمونه ای از آن است.1- گیبون (مورخ انگلیسى) : با آن که مدتى از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم،اما سختی ها و مشکلاتى که حضرت حسین« علیه السلام » تحمل نموده، احساسات سنگین دل‏ترین خواننده را بر می ‏انگیزد، چندان که یک نوع عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود می یابد.(3)

2- توماس ماساریک : گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متأثر می سازند، ولى آن شور و هیجانى که در پیروان حسین یافت می شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهى است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.(4)

3- توماس کارلایل(فیلسوف و مورخ انگلیسى) : بهترین درسى که از تراژدى کربلا می گیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق با باطل روبرو می شود اهمیت ‏ندارد و پیروزى حسین با وجود اقلیتى که داشت، باعث شگفتى من است.(5)

قابل ذکر است که   جریان شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام در  برخی منابع معتبر به این صورت  آمده است که حضرت فرمودند: پسرم علی اصغر را که کودک است به من بدهید تا با او وداع کنم که  دشمنان  او را  شهید کردند. (6)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مراد از «آیاتٌ مُحْکَماتٌ» آیاتى است که مفهوم آن به قدرى روشن است که جاى گفتگو و بحث در آن نیست، مانند: قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ: «بگو او است خداى یگانه»! (توحید1) (تفسیر نمونه ذیل آیه 7 سوره آل عمران.)
2. یعنى آیاتى که معانى آن در بدو نظر پیچیده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى‏رود، اگر چه با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن است.مانند: یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ: «دست خدا بالاى دست‏هاى آنها است»  (فتح 10)که درباره قدرت خداوند مى‏باشد. (تفسیر نمونه ذیل آیه 7 سوره آل عمران.)
3.4.5. http://ya_hossein.mihanblog.com/
6.بحار، جلد45،ص46.


نوشته شده در دوشنبه 90/9/14ساعت 10:41 عصر توسط <رهگذر> نظرات ( ) |


Design By : Pichak