پيام
+
*علامه طباطبايي به هنگام فوت*
مرحوم علامه طباطبايي قبل از اين که به بيمارستان برود سه روز تمام در خانه درد شديد ميکشيد و از شدت درد بيحال ميشد ولي ناله نميکرد. گاهي که به حال ميآمد گوشه اتاق را نگاه ميکرد و ميپرسيد آن دو نفر هنوز نيامدهاند؟ منظور ملک الموت بوده و ديگري هم ملک مامور پذيرايي او در بهشت.

.:Lida:.
93/8/26
سنجش
او را که به بيمارستان ميبرند نيم ساعت مانده به مرگش بيهوش ميشود و وقتي به هوش ميآيد تمايل نشان ميدهد که روي تخت بنشيند، ميدوند زير بغل او را ميگيرند و مينشانند. عکس او را هم گرفتهاند. چشمش حالت عجيبي داشت، آخرين حرفش هم همين بوده که سلام ميکند به آن گوشهاي که متوجه بوده و ميگويد آن دو محبوبم آمدند و بعد ميخوابد و ميرود.
اين مطالب در ما نيز هست، ولي به صورت استعداد باقي مانده
سنجش
و براي اين که به فعليت برسد، بايد روي خودمان کار کنيم. طول زماني هم نميخواهد و مثلا لازم نيست صد سال بمانيم تا آنگونه شويم. شهيد حسين فهميده مگر چند سالش بود که آنگونه شد؟
گاه مؤمن به ملک الموت ميگويد اجازه قبض روح نميدهم، البته نه از روي تکبر، بلکه همراه با تواضع. امام صادق(ع) ميفرمايد: ملک الموت ميپرسد چرا نميخواهي بيايي؟ ميگويد:
سنجش
إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمـَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِـرُوا بِالْجـَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون
به او ميگويند ببين کجا ميخواهيم تو را ببريم، اما باز هم ميگويد نميآيم. در اينجا خطاب ميرسد اکنون دوستانش را نشانش بدهيد، چون کشش رفيق زياد است. در اين حالت، مؤمن محتضر، پيامبر اکرم و اميرمؤمنان و امام مجتبي
سنجش
و ابي عبدالله: را ميبيند. در اينجا بلافاصله به ملک الموت ميگويد: چرا معطل هستيد؟ مرا قبض روح کنيد.
*ابرار*
اللهم ارزقنا...
سنجش
آمين
شبستان نور
آمين
سعيد عبدلي
@};- الّلهُـمَّ صَلِّ عَلـي مُحَمَّـد وَآلِ مُحَمَّـد وَعَجِّـل فَرَجَـهُم@};-
حرف امروز من
استعداد ما بالقوه مانده و قصد بالفعل شدن هم ندارد انگار
سنجش
ان شاء الله يواش يواش
حرف امروز من
به قول معروف صد سال اولش سخت است
سنجش
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ*اى انسان! مسلما تو با تلاش و رنجى فراوان به سوى پروردگارت مىروى، پس ديدارش خواهى كرد* تلاشى پر رنج به سوى كمال مطلق