مائــده الهی
بسم الله الرحمن الرحیم به نظر مشهور فقها آواز طرب انگیز که مناسب مجالس لهو و لعب باشد غنا محسوب شده و حرام است چه خواننده مرد باشد یا زن. از نظر برخی فقها آوازه خوانی زن چه مشمول شرایط فوق باشد یا نه به دلیل اینکه باعث تهییج شهوت یا زمینه ساز شبهه است اشکال دارد. ولی بسیاری از مراجع در صورتی که آواز زن لهوی و مناسب مجالس لهو و لعب نبوده و باعث مفسده و تهییج شهوت نباشد ان را حرام نمی دانند و پر واضح است که حرام نبودن چیزی دلیل بر واجب بودن انجام آن چیز نیست چون ممکن اس مقدمه ای باشد برای ورود به حرام. به عنوان نمونه به فتوای دوتن از مراجع تقلید اشاره می کنیم؛ فتوای آیت الله بهجت:گوش دادن به آواز لهوی مرد یا زن حرام است و اگر صدای آواز زن غیر لهوی باشد لکن موجب تهییج نامحرم گردد گوش دادن به آن هم حرام است (توضیح المسائل آیت الله بهجت، م 1936). فتوای مقام معظم رهبری:اگر صدای زن به صورت غنا نباشد و گوش دادن هم به قصد لذت بردن و ریبه نباشد و شنیدن آن موجب مفسدهای نشود اشکال ندارد، (اجوبه الاستفتائات ج 2 ص 26 مسأله 62). پس در حرمت موسیقی، ترانه های غنایی و طرب انگیز و لهوی، میان زن و مرد تفاوتی نیست. چنان که به عکس اگر آواز طرب انگیز و غنایی نباشد و زمینه ساز مفسده و تهییج شهوت نگردد گوش دادن به آن حرمت شرعی ندارد. برخی فقها تک خوانی را نیز برای زنان جایز دانسته اند. نکته دیگر آن که ملاک در حرمت فقط موسیقی لفظی (متن خوانده شده) نیست بلکه آهنگ بیان کلمات نیز مهم است لذا اگر قرآن را نیز به شکل غنا و طرب انگیز بخوانند حرام است.بالطبع صدای مردان با زنان تفاوت دارد، صدای مردان از صدای زنان بم تر است و صدای زنان مهیج تر است.مردان از سه سطح تقابلی، زیر و بمی آهنگی برخوردارند، در حالی که زنان دارای چهار سطح اند و این خود سبب می شود که به راحتی احساسات و عواطف گوناگون را ابراز و دیگران را تحت تأثیر قرار دهند (حسینی، سید هادی، فصلنامه کتاب نقد، ش 17، ص 168). از آن جا که آستانه دید و شنوایی مردان به جنس مخالف حساس است؛ از این رو محدودیت های شدیدتری در خواندن و حتی صحبت کردن برای زنان قرار داده شده است. قرآن کریم، برای همسران پیامبر توصیه می کند که جدی و خشک و معمولی سخن گویند و با تعابیر تحریک آمیز که گاه کشش خاصی دارد صحبت نکنند، مبادا که افراد، به فکر شهوت بیفتند:«یا نساء النبی لتسن کأحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قوله معروفا؛ ای همسران پیامبر، شما مانند هیچ یک از زنان نیستند، اگر سر پروا دارید، پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیماری است طمع ورزد، و گفتاری شایسته گویید». از این آیه پیداست، موقعی که اسلام به این اندازه در مسایل مربوط به عفت عمومی سخت گیر و موشکاف است که حتی اجازه چنین کاری را نمی دهد پس تک خوانی زنان برای مردان جای خود دارد.محدودیت هایی که در این باب هست برای حفظ سلامتی روحی و معنوی زن است که مستلزم سلامت مرد و در نتیجه سلامت همه جامعه می باشد و مراعات نکردن این حدود، نه تنها سلامت معنوی زن؛ بلکه، سلامت معنوی همه جامعه را تهدید می کند. از نکات یاد شده، معلوم می شود که صرف غنایی نخواندن زن نیز، محملی برای تشویق و ترغیب آواز خوانی او نمی شود؛ زیرا موسیقی برعکس چیزهای دیگر، با حقیقتی سر و کار دارد که همه موجودیت آدمی، سعادت و شقاوت دنیوی گذرا و اخروی جاودان با آن گره خوره است و آن «نفس» یا «روح» است. به همین جهت، هیچ صاحب نظر و متفکری که خود را در این زندگانی مسؤول می داند نباید بدون تأمل و دقت از کنار این مسأله به سادگی بگذرد و با برخی توجیهات غیر شرعی و نه چندان علمی، تکلیف «نفس» یا «روح» انسانی را با پدیده موسیقی یک سره نماید؛ حتی به فرض اینکه معلومات و تحقیقات ما درباره موسیقی به حدی رسید که اثبات کردیم موسیقی بر دو نوع مشروع و غیرمشروع (لهوی) تقسیم می گردد، باز هم باید در حرکت انسان در مرز این دو نوع احتیاط کنیم، زیرا جاذبیت موسیقی - به ویژه همراه با صدای زن - مقتضی تعدی و تجاوز، از مرز به داخل منطقه ممنوعه می باشد. حکمت حرمت موسیقی و آواز خوانی مطرب با پژوهشى اندک در قرآن و روایات و دیدگاه برخى از روانشناسان و پزشکان، مىتوان موارد ذیل را از حکمتهاى حرمت موسیقى و غنا دانست: 1) زیانبخشى غنا بر اعصاب: به گواهى برخى از پزشکان، غنا و موسیقى آثار زیانبارى بر روى اعصاب دارد. در حقیقت یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب به شمار مىرود. مواد مخدرگاهى از راه دهان و نوشیدن وارد بدن مىشوند (مانند شراب)؛ زمانى از راه بوییدن (مانند هروئین)؛ گاه از راه تزریق (مانند مرفین) و از راه حس شنوایى به جان و روان آدمى منتقل مىشود مانندغنا و موسیقى . از این رو بعضى از آهنگها چنان افراد را در نشئه فرو مىبرد که حالتى شبیه به مستى به آنها دست مىدهد. البته گاهى به این حد و مرحله نمىرسد؛ ولى تخدیر خفیف ایجاد مىکند و در پى آن آثار زیانبارى روى اعصاب بر جاى مىگذارد و شخص را دچار افسردگى و مبتلا به فشار خون مىکند. 2)تاثیر غنا بر سیستم غدد درون ریز وخود مختار حیات انسان بخش عمده وقابل ملاحظه ای از تنظیم حیاتی بدن آدمی تحت تاثیر سیسیم غدد درون ریز بدن انجام میپذیرد.بسیاری از حالات ،رفتار وگرایشات جسمی وروانی تحت تاثیر هورمونهایی است که توسط غدد درون ریز در بدن ترشح میشود.هورمونها مواد تنظیم کننده ای هستند که غدد داخلی آن را تولید واز طریق دستگاه گردش خون به یک یا چند عضو هدف اثر میکند.احساس گرسنگی،شهوت،درد،خواب،عصبانیت،غم،اضطراب و... همه وهمه حالاتی است که تحت تاثیر این هورمونها ایجاد میشود.بعنوان مثال:ترشح هورمون آندروفین که از نظر خواص و ساختار مولکولی مانند مورفین و300 برابر قوی تر از آن است در مواقع درد وآسیب دیدگی های عضلانی وموارد شبیه به آن ترشح میشود وباعث کاهش درد وتسکین میگردد. یا بر انگیختگی یا رخوت جنسی تحت تاثیر ونحوه ترشح هورمونهای جنسی در جنس نر یا ماده حاصل میگردد.عوامل متعددی در میزان وچگونگی ترشح هورمونهای مختلف واختلال در آن نقش دارند حتی طرز تفکر ،تخیل واندیشیدن نیز در کیفیت تنظیم وترشح این هورمون ها موثرند.موسیقی و آوازه خوانی مطرب به عنوان یک محرک محیطی از ابعاد مختلف جسمی ،تخیلی ،روانی و...در تحریک وترشحات غدد درون ریز نقش موثری ایفا میکند.بدیهی است که قرار گرفتن در برابر این گونه محرکها سبب ایجاد اختلال در تنظیم خودمختار وهنجاری سیستم حیاتی انسان میشود که نمود آن در بسیاری از اختلالات روحی وروانی وحتی جسمانی ظاهر میگردد. قرار گرفتن در معرض موسیقی و یا آوازه خوانی مطرب از بین رفتن تعادل روانی و عاطفی و عقلانی شخص و نتیجتا گرایش به فساد است.غنا و آواز مطرب و لهوى، انسان را به سوى شهوت و فساد اخلاقى مىکشاند و از راه پرهیزکارى باز مى دارد.الغناء رقیة الزنا؛ غنا زمینه ساز فحشا(زنا) است.امام صادق علیه السلام فرمود: «خانه اى که در آن غنا باشد، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود«.و نیز: غنا باعث پیدایش روح نفاق است.روح نفاق همان آلودگى به فساد و کناره گیرى از تقوااست.در تفسیر روح المعانى سخن یکى از سران قبایل را نقل مى کند که به آنها مى گفت: از غنا بپرهیزید که حیا را کم مى کند؛ شهوت را مى افزاید؛ شخصیت را درهم مى شکند؛ جانشین شراب مىشود و همان کارى را مى کند که مستى انجام مى دهد. 3) غفلت از یاد خدا قرآن یکى از عوامل گمراهى را »لهو الحدیث» دانسته است. »لهو« چیزى است که انسان را چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهاى مهمتر شود.امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید: »ان الملاهى تورث قساوة القلب؛ گوش دادنبه غنا قساوت قلب مىآورد. و در نتیجه باعث فراموشى خدا و معنویت مى شود. از این رو در روایات اسلامى از »لهو الحدیث« به »غنا« تفسیر شده است.چه اینکه شنیدن غنا و موسیقى آنچنان اراده را سست و غریزه جنسى شخص را تحریک مى کند که از یاد خدا و قیامت باز مى ماند. با این توصیف ادعای اینکه موسیقی حرام و غنا تاثیری در شخص نگذارد مانند این است که کسی بگوید خوردن سم تاثیری در بدن او نمی گذارد .با این بیان مشخص می شود حکمت حرمت غنا و موسیقی مطرب چندان ربطی به شخصیت و شخص خواننده ندارد بلکه نفس غنا و آوازه خوانی مطرب منشا فساد جسمی و روانی و معنوی است اگر چه خوانندگی زن به خاطر ساختار فیزیکی و تاثیر تن صدا و ... زمینه سازی بیشتری برای تحریک و تهییج شهوت بر جا می گذارد. . (احزاب، آیه 32). و اما جایگاه و ارزش تشخیص مکلف در حکم موسیقی و یا صدای زن: قطعا اشخاصی که می گویند صدای زن در ما اثری ندارد و ایجاد مفسده و شبهه و ریبه نمی کند یا معنی این الفاظ را از افراد غیر متخصص فرا گرفته اند و یا در تعیین مصداق جنبه ی خواهش نفسانی آنان بر جنبه عقلانی غلبه یافته و در تشخیص خود تسامح بسیاری روا داشته اند. بنابراین ملاک هائی مثل عدم ترتب مفسده و ریبه و... که در نظر مقام معظم رهبری آمده باید به تشخیص افراد متشرع جامعه باشد نه هر فردی وگرنه قطعا افرادی که اهل رعایت نیستند چه بسا بگویند این امور هیچ تاثیری بر روی آنان ندارد که جواب آن در خلال بحث آمد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با استفاده از برخی سایت های مذهبی
قبل از ورود در بحث شایسته است از احکام شرعی در مورد آواز تصور درستی داشته باشیم.
Design By : Pichak |