مائــده الهی
بسم الله الرحمن الرحیم سخن گفتن درباره امام حسین علیه السلام و واقعه عاشورا و آنچه در آن روز اتفاق افتاد، بسیار دشوار است. چرا که در آن روز ، تمام خوبیها، در برابر تمام بدیها، صف آرائی کرده بود. کاری که آن حضرت انجام داد تنها یک کار نبود، بلکه کارستانی الهی بود! درک این واقعه دردناک؛ آن هم به طور کامل ، فقط از اهلبیت عصمت و طهارت بر می آید و بس ، چرا که اهل البیت ادری بما فی البیت.(1) ما نیز با الهام گرفتن از آن بزرگواران سعی می کنیم تا مطالبی را در مورد این قیام خونین و مسائل مربوط به آن طی بخشهای مختلف به شما عزیزان عزادار وفادار به آن حضرت تقدیم کنیم. امید که مورد قبول خداوند متعال قرار گیرد. در ابتدا برخی آیات را که اشاره به امام حسین علیه السلام دارد بیان می کنیم. کهیعص 1) احمد بن اسحاق قمى - در ضمن سؤالاتی که از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سن طفولیت آن حضرت از ایشان پرسیده - می گوید: عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! تأویل کهیعص چیست؟! فرمود: این حروف از اخبار غیبى است که خداوند به اطلاع زکریا علیه السّلام بندهاش رسانید، سپس آن را براى محمد صلّى اللَّه علیه و آله نیز حکایت کرد و آن بدین گونه بود:زکریا از خداوند خواست که اسامى پنج تن را به او بیاموزد پس جبرئیل آمد و آن را به وى یاد داد، از آن روز هر وقت زکریا اسامى محمد و على و فاطمه و حسن را به زبان مىآورد مسرور میشد و غمهایش برطرف مىگردید، ولى چون نام (حسین) را به زبان مىآورد، چندان می گریست که گلویش می گرفت و نفسش قطع می شد.روزى گفت: خداوندا! مرا چه مىشود که هر گاه اسامى آن چهار تن را می برم غمهایم تسکین مىیابد ولى وقتى نام حسین را می برم اشکم جارى میگردد! خداوند متعال داستان آن را به وى اطلاع داد و فرمود: کهیعص. «کاف» اسم کربلا، و «ها» هلاک عترت پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله و «یاء»یزید پلید ظالم به حسین علیه السّلام و «عین» عطش آن حضرت و «صاد» صبر آن بزرگوار است.چون زکریا این را شنید، تا سه روز از مسجدش خارج نشد، و مانع شد که مردم نزد او بیایند.(2) در این سه روز مرتب گریه و زارى می نمود و در آن حال می گفت:خداوندا! آیا بهترین خلق خود را بمصیبت فرزندش مبتلا می سازى و امتحان این واقعه جان گداز را به نابودى او فرود مىآورى؟پروردگارا! آیا لباس این مصیبت عظمى را به تن على و فاطمه مىپوشانى و غم و اندوه آن را به دل آنها مىاندازى؟آنگاه گفت: پروردگارا! پسرى بمن روزى فرما که در این سن پیرى چشمم به او روشن گردد و او را وارث و جانشین من کن و او را براى من مثل حسین براى محمد صلّى اللَّه علیه و آله قرار بده. وقتى او را به من ارزانى فرمودى، مرا مفتون محبت او گردان. سپس مرا در مرگ او مبتلا کن چنان که محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حبیب خود را در مرگ فرزندش سوگوار می سازى. خداوند یحیى را به او موهبت فرمود و زکریا را در مرگ او عزادار ساخت» مدت حمل یحیى شش ماه و حسین علیه السّلام نیز چنین بود.(3) 2) امام على بن الحسین (علیه السلام) مىفرمایند: هنگامى که امیر المؤمنین (علیه السلام) از جنگ با خوارج برمىگشتند از محله «زوراء» در بغداد گذشتند در این محل آن حضرت خطاب به لشکریانش فرمودند: از منطقه زوراء با سرعت بگذرید چرا که زمین در اینجا بسیار سریع تر از میخى که داخل سبوس گندم فرو رود، دهان باز خواهد کرد.(4) هنگامى که آن حضرت به اطراف زوراء رسیدند با راهبى مواجه گشتند که در صومعهاى به عبادت مشغول بود. راهب خطاب به حضرت امیر فرمودند: در این مکان منزل نکنید زیرا که مطابق نوشتههاى انجیل، اینجا مکانى است که انبیاء و اوصیاى آنها به جهاد در راه خدا خواهند پرداخت. امیر المومنین فرمودند: من وصى اشرف پیامبران محمد بن عبد الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هستم. راهب مسیحى که وى را شناخته بود گفت: تو همانى که در میان قریش به کم رشد بودن موى قسمت پیشین سرت معروف هستى (اصلع داغسر) وصف ترا در انجیل خواندهام تو همانى که وارد سرزمین «براثا» در بغداد مىشوى و آنجا خانه مریم و عیسى علیهما السلام است. امیر المومنین به همراه راهب مسیحى به نقطهاى رسیدند در آنجا حضرت با پاى مبارک ضربهاى بر زمین زدند ناگهان چشمهاى پر آب از زیر پاى ایشان فوران نمود. امیر المؤمنین فرمودند: این همان چشمهاى است که از دل زمین براى مریم شکافته شد ایشان دستور دادند هفده ذراع آن محل را گود کردند تا آنکه به تخته سنگى سفید رنگ رسیدند حضرت با اشاره به آن موضع فرمودند: این همان صخرهاى است که مریم (علیها السلام) بر روى آن وضع حمل نمود و نماز خویش را بر آن بجاى مىآورد.(5) 3) على بن الحسین (علیه السلام) در توضیح آیه فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا(6) مریم همراه با حمل خود به مکانى دور دست از خانوادهاش کناره جست» فرمودند: مریم از راه دمشق به سرزمین کربلا وارد شد و کودکش را در کنار آرامگاه امام حسین (علیه السلام) بدنیا آورد. آنگاه شبانه به سرزمین خود بازگشت(7)(8) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1. اهل یک خانه نسبت به دیگران از درون خانه آگاه ترند. 2. این جریان در سوره آل عمران در آیات 38-41 و در سوره مریم آیات 1-11 آمده است.
Design By : Pichak |