مائــده الهی
قرآن مردم را از لحاظ شخصیتی به سه دسته مومن، کافر و منافق تقسیم کرده است. (1) هر یک از این انواع سه گانه، خصوصیات اصلی و عمومی ویژه خودرا دارد که از دو نوع دیگر جدایش می سازد. از آنجا که قرآن کتاب عقیده و هدایت است این گونه تقسیم بندی با اهداف آن نیز هماهنگ است. این تقسیم بندی هم چنین نشان می دهد که عامل اصلی ارزشیابی شخصیت از نظر قرآن عقیده است. قرآن بیان می دارد که عدم تعادل شخصیتی انسان موجب می شود که به گروه منافقان و کافران بپیوندد. کفر و نفاق از منظر قرآن یک بیماری است. به این معنا که شخصیت کافر و منافق، یک شخصیت نامتعادل و بیمار است. این بیماری روحی و روانی است که تاثیر خود را در جسم انسان نیز نشان می دهد. کافران و منافقان دچار بیماری های روحی و روانی هستند و تنها در صورتی درمان می شوند که به نسخه اعتدال بخش قرآن عمل نمایند. اگر گروهی از مومنان نیز دچار بیماری های روحی و روانی هستند، علت و عامل آن را باید در عدم عمل به نسخه قرآنی جستجو کرد. هرکس به نسخه شفابخش قرآن پای بندتر باشد از بیماری های روانی رسته تر است. بنابراین مومنان باید کوشش نمایند تا با بهره گیری از قرآن به اعتدال و تعادل شخصیتی دست یابند. بسم الله الرحمن الرحیم «دو چیز را قرآن ، باعث قیام مردم دانسته ، یکی مال و دیگری کعبه. در مورد کعبه می فرماید: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاس...» ؛ «خداوند، کعبه -بیت الحرام- را وسیلهاى براى استوارى و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده...» (1) و در مورد مال می فرماید:«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً...» ؛ «اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید...» (2). قیام را اهل لغت گفته اند، عبارت است از تکیه گاه؛ یعنی : ما یقوم به الشیء. آنچه که یک چیز به آن تکیه می کند. بنابراین مردمی که اقتصاد ندارند و فقیرند، زبون و زیر دست هستند چون تکیه گاه ندارند.»(3) بسم الله الرحمن الرحیم واژه ی جهاد به معنای تلاش و کوشش می باشد که طبیعتاً همراه با نوعی سختی و دشواری می باشد. جهاد دارای انواع مختلفی است ؛همچون جهاد نظامی، جهاد فرهنگی....... و جهاد اقتصادی. جهاد همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند در جایی است که انسان با طرف مقابل خود به مبارزه بپردازد . وگرنه تلاش بدون مبارزه را جهاد نمی گویند. همچنان که در جهاد نظامی هم پیروزی هست و هم شکست و اسارت ؛ در سایر انواع جهاد نیز این مسائل هست. امروزه استکبار جهانی ، با به اسارت گرفتن اقتصاد ملتها ، بر فرهنگ و دین آنان مسلط شده است و افکار و عقائد و هویت آنها را مورد هجوم خود قرار داده است. بسم الله الرحمن الرحیم نظریه بَداء، از اعتقادات مشهور شیعه امامیه است که غالباً مخالفان شیعه به انکار و انتقاد آن پرداخته اند. در این نوشتار، با نگاه به قرآن و سنت به توضیح و نقد نظر مخالفان درباره بداء می پردازیم. شیعه بر این باور است که خداوند بر همه چیزها و رویدادها از گذشته و حال و آینده آگاه است و چیزی از او پوشیده نیست تا با آگاهی از آن جهل پیشین وی برطرف گردد؛ بلکه طبق تصریح و تأکید قرآن کریم، خداوند کار آفرینش را وانگذاشته و هر روز در کاری نو است و عالم امر و خلق در دست اوست و خلقت و تدبیر عالم به حسب مشیّت خداوند استمرار دارد. این چیزی است که همه مسلمانان در آن اتفاق نظر دارند. طبق بیان قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، سرنوشت انسانها با کارهای خوب یا بد تغییر می کند. فضایلی همچون: صدقه، احسان، دعا، کمک کردن به دیگران، استغفار، توبه و نیکی به پدر و مادر، تقدیر را تغییر می دهد، موجب گشایش می شود، اندوه را می زداید و روزی و مواهب طبیعی را می افزاید. در مقابل، کارهای غیر اخلاقی و نافرمانی از احکام شریعت، همچون: بدخویی، بخل ورزی، قطع رحم، نافرمانی از پدر و مادر و ترک دعا، نقش منفی در سرنوشت افراد دارد، روزی را می کاهد و عمر را کوتاه می کند. اعتقاد به بداء برخلاف آنچه مخالفان می پندارند، به معنای تغییر علم پیشین الهی نیست؛ بلکه اقرار به تقدیم و تأخیرها و محو و اثباتهایی است که خداوند در عالم تکوین پیش می آورد.
Design By : Pichak