پيام‌هاي اتاق
+
*سوال شماره 7:* فَإِن كُنْتَ في شكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِن ربِّكَ فلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرين
و اگر در آنچه بر تو نازل كرده ايم ترديدى دارى، از كسانى كه پيش از تو كتاب آسمانى را ميخواندند بپرس، به يقين،«حق» از طرف پروردگارت به تو رسيده است؛ بنا بر اين، هرگز از ترديدكنندگان مباش! (يونس 94)
*ابرار*
91/11/10
سنجش
*با توجه به آيه شريفه بالا آيا پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در چه چيزي شک داشتند؟ چرا و تحت چه شرايطي اين شک به آن حضرت نسبت داده شده است؟*
عليرضااحساني نيا
سلام.من فکر کنم منظور اينست که پيامبر شک داشت که مردم قبول کنند اگر بگويد قرآن از طرف خداست لذا خداوند ميفرمايند که شما کاري به اين کارها نداشته باش و تبليغ خودت را بکن و از ترديدکنندگان مباش
سنجش
سلام و ممنون جناب احساني نيا...ولي در آيه صراحتا ذکر شده که (در آنچه بر تو نازل كرده ايم ترديدى دارى)
*ابرار*
.
چشمه دانش
به نظرم جواب در اين باشد که جمله انشائيه است و نه اخباريه @};-
سنجش
براي ما که ازين واقعه خبردار ميشيم که اخباريه @};-
چشمه دانش
يعني چي؟
سنجش
شما فرموديد جمله انشائيه ، بنده عرض کردم اين جمله انشائي وقتي برا ما نقل ميشه ، حالت اخباري داره.
چشمه دانش
اين اخبار متصف به صدق و کذب مي شود نه آن انشاء !در اينجا که مشکل با اخبار نداريم چون وحي است و صدق محض و آن انشاء هم انشاء است حالا مشکل کجاست؟وقتي که براي ما خبر از انشائي مي دن آن انشاء که متصف به صدق و کذب نمي شود بلکه خبر اينچنين است.
سنجش
درين که وحي صدق محض هست حرفي نيست..صحبت در اينه که چطور شد چنين جمله اي به پيامبر گفته شد.
چشمه دانش
خوب ما هم جواب داديم که جمله انشائي است اخبار از شک و دودلي در قلب حضرت نمي دهد و از وجوه حکمت آن اطمينان بخشيدن قلب خود حضرت ختمي مرتبت ص است و راه کار آن که رجوع به کتب آسماني قبلي باشد براي همگان سودمند است
سنجش
بعيد به نظر ميرسه خداوند آن حضرت رو برا تائيد و برطرف شدن شک ايشون به کساني ارجاع بدن که کتابشون تحريف شده و ديگه اينکه خودشونم اگه قبول داشتن ايمان مياوردن !
*ابرار*
سلام عليکم... سئوال بسيار خوبيه... گاهي موقع تلاوت قران کريم به اين موارد شک بر انگيز بر ميخوريم ولي بي تفاوت ميگذريم .. سئوال جنابعالي باعث ميشه در معاني و مفاهيم قران کريم دقت بيشتري کنيم... ممنون از زحماتتون
*ابرار*
*1-* بر اساس ايات قران کريم پيامبر اکرم صلوات الله عليه و آله و سلم وحي رو با مشاهده و شهود دريافت کرده بودند. بنابر اين شک و ترديد در اين مورد بيجاست...
*ابرار*
هميشه اينطور جملات نشون دهنده اين نيست که مخاطب اصلي هموني هست که به نظر مياد.ضرب المثلي هست با عنوان به در بگو تا ديوار بشنوه.مثلا مادري دختر درس خوني داره که با دختر همسايه همکلاس هست و مياد خونه شون با هم درس بخونند و دختر همسايه تنبل. مادر غير مستقيم به دخترش نصيحت ميکنه و روش درس خوندن صحيح رو بهش ميگه... و در حقيقت پيامش رو به شخص مورد نظر بصورت غير مستقيم ميرسونه.
*ابرار*
شايد دليل خطاب خداوند متعال به نبي گرامي اسلام هم اين هست تا مشرکاني که شک داشتند و ميگفتند اين ايات رو شيطان بر ايشون القا ميکنه به کتب اسماني پيشين و پيروان اون کتب مراجعه کنند و شکشون بر طرف بشه
*ابرار*
*2-*دليل ديگه اي که در کتاب الميزان آمده اين هست که اين نوع خطاب ممکنه براي مخاطبي باشه که واقعا در چيزي شک داره، و همينطور مخاطبي که يقين داره در مورد صحت اون چيز .يعني اينکه خداوند متعال به اين روش به پيامبر اکرم صلوات الله عليه و آله و سلم گفت که علاوه بر دليلي که شما ميدونيد در مورد عدم شک در قران،دلايل متعدد ديگري هم در تائيد اون وجود دارند. و بخاطر همين براي رساندن اين مطلب با کنايه ميفرمايد
*ابرار*
اگر در حقيقت اين مطلب شک داري، دلايل اثباتش بسيارند.... فايده اي که اين نوع صحبت داره اينه که اگه شنونده واقعا شک داشته باشه به ادله رجوع ميکنه و شکش بر طرف ميشه، و اگر هم يقين داشته باشه و مثلا يکي از دلايل براش مورد شک باشه به دلايل ديگه رجوع ميکنه و به يقين ميرسه
*ابرار*
يکي از روشهائي که عقلا براي تفهيم مطلبي بين خودشون به کار ميبرند همينه که براي اثبات يک مطلب اول همه دلايلشون رو بيان ميکنند و بهشون استدلال ميکنند و بعد به طرف ميگن اگر در اين مورد شک داري و يا اينکه مثلا هنوز دل چرکين هستي، دليل ديگه اي هست و اونم اينه. فکر نکن دليل ما فقط هموني بود که گفتيم...يعني اينکه مطلب من دلايلي داره که هر کدومشون به تنهائي براي اثبات مطلب کافيه و نياز به دليل دوم نيست..
*ابرار*
و علت اوردن دلايل متعدد اينه که به هر صورتي شده مطلب اثبات بشه چه با يک دليل چه با کل دلايل...
*ابرار*
*3-*جمله شرطي هميشه نشون دهنده احتمال وجود شرط نيست. بلكه گاهى براى تاكيد روى يك مطلب و يا براى بيان يك قانون كلى از جمله شرطي استفاده ميشه.مثلا در سوره مبارکه اسرا خطاب به پيامبر اکرم صلوات الله عليه و آله فرموده خدا را پرستش کن و به پدر و مادر نيکي کن و اگر يكى از اين دو نزد تو به پيرى برسند هيچگاه كمترين سخن ناراحت كننده اى به انها مگو..
*ابرار*
اين در حاليه که حضرت پدر بزرگوارشون رو قبل از ولادت از دست دادند و مادر بزرگوارشون رو زمان بچگي... پس احترام به پدر و مادر بعنوان يک قانون کلي بيان شده در حالي که مخاطب پيامبر صلي الله عليه و آله هستند...
*ابرار*
*عذر خواهي ميکنم بخاطر اطاله کلام* منتظر نظرات ارزشمندتون هستم...
سنجش
سلام عليکم خانم ابرار..ممنون از شما که جواب همراه با تحقيق به اين سوال داديد. زحمت رو شما و دوستان ميکشيد که وقت ميذاريد و جواب ميديد...فرمايشتون رو که از تفسير وزين الميزان گرفته بوديد با اين جمله همراه ميکنم که در آيات قبل از اين آيه خداوند يسري از وقايعي که در بني اسرائيل اتفاق افتاده بود را بيان فرموده و براي اثبات آنها همونطوري که شما فرموديد به رجوع به کتابهاي آسماني خودشون که
سنجش
اين وقايع در اونها ثبت شده بود راهنمائي ميکنه
سنجش
بقيه مطلب رو هم که شما فرموديد..
*ابرار*
خواهش ميکنم.. بزرگواريد... مطالب بر گرفته از تفسير الميزان و نمونه بود... ممنونم
سنجش
همين که لطف ميکنيد و دنبال جواب ميريد تا همه دوستان استفاده کنن جاي تقدير داره.
*ابرار*
خواهش ميکنم....
