بسم الله الرحمن الرحيم . پشتوانه همه کارهاي افراد عقايد و افکار آنان است. هيچ کاري از هيچ فردي صادر نمي شود مگر اينکه آن کار ناشي از اعتقادات وي است . نظر به اهميت ويژه اي که عقائد هر شخص زندگي وي و سرنوشت او دارد درين اتاق از همه عزيزاني که مايلند درباره اعتقادات خود بيشتر تحقيق کنند دعوت به گفتگو و تبادل نظر مينماييم تا در سايه بحث و تحقيق بيشتر درباره اعتقادات خود به زندگي مادي و معنوي خود نشاط و عمق بيشتري بدهيم.

پيام‌هاي اتاق

سنجش
91/11/14

+ *سوال شماره 9:* ما تَرى‏ في‏ خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت در آفرينش خداوند رحمان هيچ تضادّ و عيبى نمي ‏بينى! (ملك 3) *پس اين همه اختلاف و تفاوت و فرق گذاشتن ها در عالم چطور توجيه مي شود؟ مثلا کسي که در خانواده فقيري به دنيا آمده و کسي که ناقص الخلقه به دنيا آمده بيانگر تفاوت در خلقت اشياء نيست؟يکي مرد و يکي زن ، يکي انسان و يکي درخت....ريشه اين تفاوتها کجاست و چطور با آيه ذکر شده سازگار است؟ *

سنجش 91/11/24

سلام. با تشکر از سوال خوبتون، بنظرم تفاوتها در نسبت بين مخلوقات هست نه در خود مخلوق بودنشون. خداوند در آيه فرموده هيچ تفاوتي نميبيني در مخلوقات شايد يعني از حيث مخلوق بودنشون تفاوت ندارند نه نسبت به همديگر. تفاوتهايي که ما ميبينيم ناشي از مقايسه خود مخلوقات با همديگر هست که شايد منظور آيه مبارکه اين نوع تفاوت نيست.

يه مثال ناقص اينکه کسي بعنوان پدري خودش بگه بچه هاي من هيچ فرقي با هم ندارند. منظورش از حيث رابطه پدري و فرزندي هست نه اينکه خود بچه ها با هم فرقي نداشته باشند.

خدا بر اساس ظرفيت وجودي هر فرد بهش داده.. و البته نعمت ها وسيله آزمايشه..و اين نشانه اين نيس که به ديگري ظلم شده. در مورد ناقص الخلقه بودن هم برميگردد به رفتار پدر و مادر.گاهي اوقات پدر و مادر اون چيزي که بايد رعايت کنند رو رعايت نميکنند مثل اصول بهد اشتي ،پزشکي و...که نتيجه اش تولد فرزند ناقص الخلقه است.زن و مرد بودن هم براي دوام آفرينش است..اگه همه يه جنس باشند که آفرينش ادامه پيدا نميکرد.

زن بودن يکي و مرد بودن ديگري نشانه تضاد نيست.همه ي اين چيزهايي که وجود داره براي بقاء زندگي است..درخت،کوه،و...همه ي اين ها براي برپايي زمينه.پس لازمه

شهيد مطهري در اين مورد تعبيري که دارند اين هست در سفر الي الحق چيزي که مسافر است، روح بوده و روح نيز مذکر و مونث ندارد

سلام به نظر من سوال رو از چند وجه ميشه بررسي کرد: اول اينکه طبق آيه قرآن که مي فرمايد الذي خلق فسوي ، اگر نگاهي به تفاسير بيندازيم مي بينيم :

«تسويه» آن گونه که از «مقاييس اللغة» استفاده مي شود ـ ايجاد اعتدال بين دو چيز است. براساس اين معناجمله «سوّي» دلالت داردکه خداونددر اعطاي شرايط مناسب با وضعيت هر يک از مخلوقات، تبعيض روا نداشته و اين گونه نيست که از ابزار لازم براي وجود برخي، بکاهد و يا افزون تر از ظرفيت وجودي برخي ديگر، به آنها عطا کند; بلکه به همه نگاهي برابر داشته است.

پس در اينکه در آفرينش موجودات عيب و نقصي وجود ندارد شکي نيست ولو اينکه در نگاه ما مثلا فردي که نابينا باشد ناقص است . و يک مساله اي که هست در نظر گرفتن حکمت الهي است که اگر همه با شرايط کاملا يکسان و برابر خلق شده بودند، آيا ديگر پاداش و عقاب، خوبي و بدي، درستي و نادرستي معنايي داشت!

از اين بيان استفاده ميشه که ما چه خانم باشيم چه آقا و چه هر موجود ديگر مسير ما که مسير الي الله هست بايد مورد توجه قرار گيرد حال هرکس به اندازه توان خودش!

به نظر من هر فردي که متولد مي شود با يک سري از عواملي روبه روست که اختياري نداشته در به وجود آوردن آن ها ولي اين دليل نمي شود که مادام العمر در همان شرايط زندگي کند، انسان موجودي است با اختيار و اراده که اگر * بخواهد* مي تواند خيلي از شرايط نامناسب را بستري براي رشد و تعالي خود قرار دهد . ولي شرط تغيير اين است که بخواهد .

و يک نکته اي که درباره فردي که ناقص الخلقه به دنيا آمده به ذهن من مي آيد اين است که اگر ما نگاهمان فقط نگاه دنيايي باشد ممکن است بسياري از مسائل براي ما سخت و غير قابل تحمل باشد ولي اگر نگاهمان فراتر از اين باشد مي تواينم در هر شرايطي ، زندگي خوبي داشته باشيم که به سمت رشد و تعالي باشد، چه بسا افرادي که در اين دنيا سالم هستند و در رفاه زندگي مي کنند ، به همان نسبت هم از آن ها بازخواست مي شود.

و نکته ديگر اين آيه است : و ان ليس للانسان الا ما سعي ، خداوند از هر موجودي با توجه به تونائي هايش انتظار دارد نه بيشتر . و در مورد زن يامرد بودن اين آيه به ذهنم مي آيد که مي فرمايد:

إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَالْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَالْخاشِعينَ وَالْخاشِعاتِ وَالْمُتَصَدِّقينَ و الْمُتَصَدِّقاتِ وَالصَّائِمينَ وَ الصَّائِماتِ وَالْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحافِظاتِ وَالذَّاکِرينَ اللَّهَ کَثيراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظيماً»؛

"به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکيبا و زنان صابر و شکيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مرداني که بسيار به ياد خدا هستند و زناني که بسيار ياد خدا مي‌کنند،

خداوند براي همه آنان مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است ." مي بينيم که خدا زن و مرد را جدا نکرده است و تفاوت هايي که در آفرينش زن و مرد است همه براي حفظ بقاي خانواده و بالتبع جامعه انساني است ، نه اينکه اين تفاوت ها دليلي بر برتري يکي بر ديگري يا عيب و نقص در آفرينش ديگري باشد.

سلام عليکم..در مورد سوالتون:منظور از تضاد در آفرينش اين نيست که همه مثل هم و يکسان هستند..منظور نظم در آفرينش هست..مثلا هيچوقت شب و روز همزمان اتفاق نميفتند..يا جاي شب و روز عوض نميشود..يا مثلا آب هميشه سيراب ميکند..نميشود آب خالصي گاهي سيراب کند و گاه نکند..مثلا آتش هميشه سوزان است..نميشود گاهي سرد باشد و گاه گرم..البته بجز در مواقع خاص که معجزه رخ مي دهد..

عيب از خود ماست...خدا براي هيچ فردي بد نميخواد...کارهاي خود ما باعث به وجود اومدن اين ناهماهنگي ها و بعضي بلاها ميشه...مثلا براي انعقاد نطفه کلي دستورات داريم از اهل بيت که اگر همه ش رعايت بشه هيچ بچه اي ناقص الخلقه نميشه..گاهي هم چوب گناهامونه که ميخوريم و خدا چنين چيزايي ميذاره تو کاسمون!مثلا لقمه شبهه ناک يا .../ايراد از آفرينش نيست کارهاي ما نظم آفرينش رو به هم ميزنه!

سلام خدمت جناب مهندس فخري عزيز و دوستان بزرگوار ... لطف فرموديد...ممنون از شما.

برخي مطالب نسبت به بعضي از نظرات دوستان وجود داره که انشاءالله سر فرصت عرض ميکنم..

سلام جناب سنجش بزرگوار ...دليل اين تفاوت ها برتري کسي به ديگري نيست ،بلکه ظرفيت وجودي انسانها نسبت به هم متفاوت هستش و همينطور اينکه صلاحيت هر شخصي نسبت به ديگري در استفاده کردن از نعمت هاي اين جهان با هم فرق داره ،که هر انساني در اين عالم به يه شيوه ي خاص مورد امتحان گرفتن از جانب خداي بزرگ قرار مي گيره و کم داشتن يکي يا نداشتن امکانات ظاهري و مادي دليل بر نقص يا تضاد در عالم نيست .

سلام جناب مهندس فخري..ممنون از زحمات شما و همکارانتون ...بله ميشه اين مطلبو از آيه برداشت کرد البته با يکم توسعه در معني آيه..

سلام خانم مجنون الحسين عليه السلام...فرمايشتون صحيحه ولي جاي اين سوال باقي ميمونه که اگه مثلا حيوانات به خداوند بگن چرا ما رو اشرف مخلوقات قرار ندادي .يا مثلا بچه اي که در خانواده فقير به دنيا مياد دست خودش نيست و جبراً بايد به مشکلات نا خواسته تن بده و بچه ناقص الخلقه چرا بايد جور رعايت نکردن والدين خودشو بکشه؟

سلام خانم عشق الهي..فرمايشي که از شهيد مطهري نقل کرديد راجع به سير الي الله هست و متين. ولي فرموده قرآن : وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَة و مردان بر آنان (زنان) برترى دارند(بقره‏228) چطور قابل توجيه هست؟

سلام خانم ص.حيدري...موردي رو که فرموديد اگر چه در جاي خودش صحيحه ولي اثبات الشيء نفي ماعدا نميکنه (ثابت کردن يک مطلب ، نفي کردن مطلب ديگر نيست. مثلا اگه شما ثابت کرديد اين شيء سياه نيست معنيش اين نيست که پس حتما سفيده چون) يعني اين مطلب شما ميتونه صحيح باشه ولي وجود تفاوت در بين مخلوقات آشکاره و چه بسا افرادي هستن که از جنسيت خودشون خوشحال نيستن و تغيير جنسيت ميدن. يعني اين تفاوت رو نپذيرفته اند.

سلام خانم کشتي نجات..در وجود نظم حرفي نيست ولي به نظر ميرسه که تفاوت در بين مخلوقات رو با نظم نميشه توجيه کرد.

سلام خانم عطر ريحان..خود خداوند فرموده اعمال انسان هم مخلوق خداست..وَ الله خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُون خداوند هم شما را آفريده و هم آنچه كه عمل ميكنيد! (صافات 96)

سلام خانم مديونم به شهدا...فرمايشتون صحيحه . فقط يه سوال باقي ميمونه و اون اينکه چه کسي جز خداوند اين ظرفيتو به افراد داده؟ چرا مثلا ظرفيت اين شخص به ديگري داده نشده؟

ممنون و تشکر از همه بزرگواران و همراهان.... دوستان به ابعاد مختلف اين سوال جوابهاي خوب و در عين حال مختلفي دادند و عرايض بنده به عنوان نادرست بودن جوابها نبود بلکه ايجاد سوال جديدي بود که از جواب بزرگواران به ذهن ميرسيد.

سلام مجدد .خب اين ظرفيت ها يکي بر مي گرده به اينکه خداوند از همه ي ما به يه ميزان متوقع نيست (لا تکلف نفس الا وسعها)...يکي هم اينکه خداوند متعال بر ما اگاه تر از خود ماهست ؛گاهي ما بعضي مسائل رو مي بينيم که فکر مي کنيم به صلاح خودمون نيست و اگه بر خلافش بود (يعني خواسته ي خودمون رو به خواست خدا ترجيح دادن)برامون بهتر بود،در حاليکه روز قيامت پرده ها برداشته ميشه و حقايق رو به ما نشون مي دن

که ما متوجه مي شيم که همون که توي اين دنيا بهمون داده شده قطعا بهترين بوده ،هر چند از لحاظ ظاهر اين دنيا نسبت به ديگران کمبود يا نقصي رو احساس کنيم

سلام بر شما خانم مديونم به شهدا...ما هيچ نقش و حق انتخابي در اصل وجود خودمون نداشتيم.

چه کسي يه انسان رو انسان و يه درخت رو درخت آفريد؟ بر چه مبنائي؟ اين فرق گذاشتن نيست؟

سلام جناب سنجش//اينطور که شما استدلال کرديد پس همه جبره! اينهمه دستورات براي چيه پس! ؟؟...اين حرف من نبود علامه حسن زاده آملي اينطور اين مسئله رو تبيين ميکنن...

سلام خانم عطر ريحان...فرمايش علامه حفظه الله تعالي صحيحه ولي سوال بنده از علت تفاوتها و چگونگي توجيه آيه شريفه اي بود که در سوال هست....چون تفاوت در خلقت تفاوت در پيمودن راه و روش مياره و خود همين باعث اختلافات زياد ميشه.

راجع به تفاوتهايي که بين مخلوقات هست نمي تونم نظري بدم اما تفاوتهايي که بين ما انسانها و نعمتها و موهبتهايي که شامل حالمون شده بيشتر مربوط به عالم ذر و زندگي سه هزار ساله آدمي قبل از ورود به اين دنيا مي شه و اعمال ما در عالم ذر تاثير بسزايي در نعماتي که در اين دنيا نصيبمون مي شه دارند

سلام خانم کوير سبز...ممنون از شما..ولي همون عالم ذرّ چطور شد که در اونجا اين اختلافات به وجود اومد؟

ضمن تشکر از همه دوستان برا جمع بندي بحث، کلامي رو با توجه به معناي لغوي کلمه تفاوت که در کتب لغت گفته شده عرض ميکنم: «تفاوت بمعنى تباعد دو چيز و از دست دادن همديگر است. در خلق خدا تفاوت نيست يعنى موجودات عالم هيچ يك آنديگرى را فوت نميكند و از دست نميدهد اگر در موجودات عالم دقت كنيم خواهيم ديد مثل حلقات زنجير همه در پى هم‏اند و از همديگر دور و كنار نيستند

آفتاب مي تابد، درياها تبخير ميشوند، ابرها بوجود ميايند، جريان جوّ آنها را بخشكيها ميراند، بارانها ميبارند، دانه‏ها ميرويند، نعمتها بدست مردم ميرسند، باكتريها فضولات را تجزيه كرده بمواد كانى و اصلى تبديل ميكنند، عده‏اى از بين ميروند ديگران جاى آنها را ميگيرند اين روش در تمام موجودات اعمّ از كوچك و بزرگ جارى است لذا ابتدا فرموده: خدائيكه هفت آسمان را طبقه طبقه و رويهم آفريد

بعد بطور عموم ميگويد: در خلق خدا تفاوت نخواهى ديد و آنها يكديگر را از دست نميدهند و از همديگر كنار نميشوند بار ديگر بنگر و دقّت كن آيا شكافى كه حاكى از تفاوت است مي ‏بينى؟ »(قاموس قرآن، ج‏5، ص: 206)

در مورد اختلافات موجود در عالم ،دوستان ميتونن به* کتاب وزين و پربار «عدل الهي» از شهيد مطهري رضوان الله تعالي عليه* مراجعه کنن.

البته درباره افرادي که ما به اونا ناقص الخلقه ميگيم بايد عرض کنم همونطور که دوستان اشاره کردن ، اين افراد نتيجه ي يه سري مقدمات هستن که اينطور شدن و هميشه اينطوره که هر وقت 2 رو در 2 ضرب کنيم ميشه 4. اين 4 نتيجه حاصل ضربيه که خودمون اعداد اونو انتخاب کرديم. مقدمات دست ما هست ولي نتيجه ، هرگز. ضمن اينکه همين نتيجه دوباره مقدمه ميشه برا نتايج بعدي . مثل اينکه همين 4 رو در عدد ديگه ضرب يا جمع و..کنيم

سلام..بله قانون علت و معلول رو خداوند قرار داده و شخص در انتخاب اون قانون (از روي جهل يا آگاهي) اختيار داره.

همه ما سه هزار سال در عالم ذر زندگي کرديم و اعمال ما در اون عالم ثبت و ضبظ شده و در ورود ما به اين عالم و حال ما تاثير دارد چنانچه اعمال ما در اين عالم ثبت و ضبط مي شود و نتيجه عقبي و اخري ما را مشخص مي کند البته با اين تفاوت که عالم ذر اولين وادي و عالم آخرت آخرين وادي و جاوداني مي باشد

راجع به عالم ذر چنين آمده که انسانها به صورت گروهي در آن زندگي مي کنند و در پايان به آنچه که خداوند در اين دنيا برايشان مقدر مي فرمايد راضي هستند در اين رابطه مي توان به آيه "قالو بلا" اشاره کرد. همچنين احاديثي راجع به عالم ذر وجود دارد اما تا آنجا که من مي دانم تعداد احاديث و آيات در اين باب محدود مي باشد

ممنون از شما خانم کوير سبز..البته همه مفسرين وجود عالمي به اسم ذر رو قبول ندارن و برخي اونو عالم فطرت ميدونن.

بله / دانسته هاي من محدود به مطالعات ناچيزي هست و اين حقير تخصصي در اين زمينه ندارم و فقط در سطح يک فرد عادي نظر ميذارم

بزرگواريد..ممنون از تشريف فرمائي و نظرات مفيدتون.