مائــده الهی
بسم الله الرحمن الرحیم نظریه بَداء، از اعتقادات مشهور شیعه امامیه است که غالباً مخالفان شیعه به انکار و انتقاد آن پرداخته اند. در این نوشتار، با نگاه به قرآن و سنت به توضیح و نقد نظر مخالفان درباره بداء می پردازیم. شیعه بر این باور است که خداوند بر همه چیزها و رویدادها از گذشته و حال و آینده آگاه است و چیزی از او پوشیده نیست تا با آگاهی از آن جهل پیشین وی برطرف گردد؛ بلکه طبق تصریح و تأکید قرآن کریم، خداوند کار آفرینش را وانگذاشته و هر روز در کاری نو است و عالم امر و خلق در دست اوست و خلقت و تدبیر عالم به حسب مشیّت خداوند استمرار دارد. این چیزی است که همه مسلمانان در آن اتفاق نظر دارند. طبق بیان قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، سرنوشت انسانها با کارهای خوب یا بد تغییر می کند. فضایلی همچون: صدقه، احسان، دعا، کمک کردن به دیگران، استغفار، توبه و نیکی به پدر و مادر، تقدیر را تغییر می دهد، موجب گشایش می شود، اندوه را می زداید و روزی و مواهب طبیعی را می افزاید. در مقابل، کارهای غیر اخلاقی و نافرمانی از احکام شریعت، همچون: بدخویی، بخل ورزی، قطع رحم، نافرمانی از پدر و مادر و ترک دعا، نقش منفی در سرنوشت افراد دارد، روزی را می کاهد و عمر را کوتاه می کند. اعتقاد به بداء برخلاف آنچه مخالفان می پندارند، به معنای تغییر علم پیشین الهی نیست؛ بلکه اقرار به تقدیم و تأخیرها و محو و اثباتهایی است که خداوند در عالم تکوین پیش می آورد. بسم الله الرحمن الرحیم عید نوروز ، عید تکوینی یا عید تشریعی ؟! «عید» در لغت از ماده «عود» به معنى بازگشت است، و لذا به روزهائى که مشکلاتى از قوم و جمعیتى بر طرف مىشود و بازگشت به پیروزىها و راحتىهاى نخستین مىکند، «عید» گفته مىشود، و در اعیاد اسلامى به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مىگردد، و آلودگىها که بر خلاف فطرت است، از میان مىرود، «عید» گفته شده است.و از آنجا که روز نزول «مائده» روز بازگشت به پیروزى، پاکى و ایمان به خدا بوده است حضرت مسیح علیه السلام آن را «عید» نامیده. و همان طور که در روایات وارد شده نزول مائده در روز یکشنبه بوده ( 1) و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه، در نظر مسیحیان نیز همین بوده است.و اگر در روایتى که از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده مىخوانیم: کُلُّ یَوْمٍ لا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ: «هر روز که در آن معصیت خدا نشود روز عید است». ( 2)نیز، اشاره به همین موضوع است؛ زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى، پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است.(3) اعوذ بالله من الشیطان الرجیم حتماً برا شما خیلی جالبه که بتونین با عالمى غیر ازین جهانى که تو اون زندگى مىکنین، مرتبط بشین. مخصوصاً اگه اون عالم بتونه سدّى رو که بین ما و گذشته ها، و دوستان پیشین، و پدران و مادران و نیاکانمونه ، برداره؛ و ازون بالاتر، شما رو در جریان حوادث آینده هم قرار بده. اینکه آدم خیلی دوس داره با عالم ارواح ارتباط داشته باشه هم بخاطر همینه. متنی رو که در ادامه می خونین یه بررسی اجمالیه درباره ارتباط با عالم ارواح: بسم الله الرحمن الرحیم اسامی مبارک حضرت مهدی علیه السلام با الفاظ مختلفی در بسیاری از کتب مذهبی اهل ادیان و ملل مختلف جهان آمده که برخی از آن ها چنین است: «صاحب» در صحف ابراهیم علیه السلام ، «قائم» در زبور سیزدهم ، «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم ، «ماشیع» - مهدی بزرگ – در تورات عبرانی ، «مهمید آخر» در انجیل ، «سروش ایزد» در زمزم زرتشت ، «بهرام» در ابستاق زند و پازند ، «بنده یزدان» در زند و پازند ، «لند بطاوا» در هزار نامه هندیان ، «شماخیل» در ارماطس ، «خوراند» درجاویدان ، «خجسته» در کندرال فرنگیان ،«خسرو» در کتاب مجوس ، «میزان الحق» در کتاب اثری پیغمبر ، «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان ، «فردوس اکبر» در کتاب قبروس رومیان ، «کلمة الحق» در صحیفه آسمانی ، «لسان الصدق» در صحیفه آسمانی ، «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال ، «بقیة الله» در کتاب دوهر ، «قاطع» در کتاب قنطره ، «منصور» در کتاب دید براهمه ، «ایستاده» در کتاب شاکمونی ، «ویشنو» در کتاب ریگ ودا ، «فرخنده» در کتاب وشن جوک ، «راهنما» در کتاب پاتیکل ، «پسر انسان» در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن) ، «سوشیانس» در کتاب زند و هومومن یسن از کتب زردشتیان ، «فیروز» در کتاب اشعیای پیامبر ، و در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانویه» ترجمه «مولر» نام «خرد شهر ایزد» آمده که:« باید در آخر الزمان ظهور کند ،و عدالت را در جهان آشکار سازد.»(1) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بسم الله الرحمن الرحیم یکی از اثرات مهمی که انتظار حضرت مهدى علیه السلام دارد حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگی ها است. هنگامى که فساد فراگیر مى شود و اکثریت یا جمع کثیرى را به آلودگى مىکشاند گاهى افراد پاک در این بن بست سخت روانى قرار مىگیرند، بن بستى که از یأس اصلاح کردن سرچشمه مىگیرد. گاهى آنها فکر مىکنند کار از کار گذشته و دیگر امیدى به اصلاح نیست، و تلاش و کوشش براى پاک نگاهداشتن خویش بیهوده است، این نومیدى و یأس ممکن است آنها را تدریجاً به سوى فساد و همرنگى با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوائى بدانند! بسم الله الرحمن الرحیم وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ ما مىخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم! (سوره قصص- آیه 5)
انتظار «انتظار» یا «آینده نگرى» به حالت کسى گفته مىشود که از وضع موجود ناراحت است و براى ایجاد وضع بهترى تلاش مىکند.به عنوان مثال، بیمارى که انتظار بهبودى مىکشد، یا پدرى که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیمارى و فراق فرزندناراحتند و براى وضع بهترى مىکوشند.همچنین تاجرى که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرونشستن بحران اقتصادى مىباشد این دو حالت را دارد: «بیگانگى با وضع موجود» و «تلاش براى وضع بهتر».بنابراین، مسأله انتظار حکومت حق و عدالت «مهدى» و قیام مصلح جهانى در واقع مرکّب از دو عنصر است؛ عنصر «نفى» و عنصر «اثبات».عنصر نفى همان بیگانگى با وضع موجود؛ و عنصر اثبات خواهان وضع بهترى بودن است. انتظار در اعماق سرشت آدمى برخلاف گفته کسانى که فکر مىکنند بذر اصلى انتظار ظهور یک مصلح بزرگ را شکست ها و ناکامی ها و نابسامانی ها در سطح افکار مىپاشد، عشق به این موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است؛ گاهى به گونه پررنگ، و گاهى کم رنگ.
ادامه مطلب... بسم الله الرحمن الرحیم با سیر در تاریخ علوم و اختراعات و اکتشافات مىبینیم که جمعى از دانشمندان بزرگ بشر، سالیان دراز زحمات طاقت فرسائى کشیدهاند، و انواع محرومیتها را تحمل کرده اند تا بتوانند اختراع و اکتشافى کنند که بارى از دوش همنوعانشان بردارند.مثلاً «ادیسون» مخترع برق چه زحمات زیادی براى این اختراع پربارش متحمل شد و شاید جان خود را در این راه نیز از دست داد، اما دنیائى را روشن ساخت، کارخانهها را به حرکت درآورد، و از برکت اختراعش، چاههاى عمیق، درختان سرسبز، مزارع آباد به وجود آمد، و خلاصه چهره دنیا دگرگون شد.چگونه مىتوان باور کرد او یا اشخاص دیگرى همچون «پاستور» که با کشف میکرب، میلیونها انسان را از خطر مرگ رهائى بخشید و دهها مانند او همه به قعر جهنم فرستاده شوند، به حکم اینکه فرضاً ایمان نداشتند، ولى افرادى که در عمرشان هیچ کار چشمگیرى در راه خدمت به انسانها انجام ندادهاند جایشان در بهشت باشد؟
تکلیف این گروه نیز روشن است آنها هیچگونه طلبى، نه از خدا دارند و نه از همنوعان خویش و پاداش آنها همان سود و شهرتى بوده که مىخواستهاند و به آن رسیدهاند.ج: گروه سومى هستند که مسلماً انگیزههاى انسانى دارند و یا اگر معتقد به خدا باشند انگیزههاى الهى، و گاهى سالیان دراز از عمر خود را در گوشه آزمایشگاه ها بانهایت فلاکت و محرومیت به سر مىبرند به امید اینکه خدمتى به نوع خود کنند، و ارمغانى به جهان انسانیت تقدیم کنند.اینگونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرک و نیت الهى، که بحثى در آنها نیست، و اگر نداشته باشند اما محرکشان انسانى و مردمى باشد بدون شک پاداش مناسبى از خداوند دریافت خواهند داشت، این پاداش ممکن است در دنیا باشد، و ممکن است در جهان دیگر باشد، مسلماً خداوند عالم عادل آنها را محروم نمىکند، اما چگونه و چطور؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه مىتوان گفت «خداوند اجر چنین نیکوکارانى را ضایع نمىکند» (البته اگر آنها در رابطه با عدم پذیرش ایمان مصداق جاهل قاصر باشند مسأله بسیار روشنتر است).دلیل بر این مسأله علاوه بر حکم عقل، اشاراتى است که در آیات و یا روایات آمده است.اما هیچ دلیلى نداریم که جمله ان اللَّه لایضیع اجر المحسنین «1» شامل این گونه اشخاص نشود، زیرا محسنین در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است، لذا مىبینیم برادران یوسف هنگامى که نزد او آمدند بىآنکه او را بشناسند و در حالى که او را عزیز مصر مىپنداشتند به او گفتند انا نراک من المحسنین «ما تو را از نیکوکاران مىدانیم». از این گذشته آیه فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره. «هرکس به اندازه سنگینى ذرهاى کار نیک کند آن را مىبیند و هرکس به مقدار ذرهاى کار بد کند آن را خواهد دید» به وضوح شامل اینگونه اشخاص مىشود.در حدیثى از على بن یقطین از امام کاظم علیه السلام مىخوانیم: «در بنى اسرائیل مرد با ایمانى بود که همسایه کافرى داشت، مرد بى ایمان نسبت به همسایه با ایمان خودنیک رفتارى مىکرد، وقتى که از دنیا رفت خدا براى او خانهاى بنا کرد که مانع از گرماى آتش شود ... و به او گفته شد این به سبب نیک رفتاریت نسبت به همسایه مؤمنت مىباشد» «2»در روایت دیگرى مىخوانیم که پیامبر صلى الله علیه و آله به عدى بن حاتم (فرزند حاتم طائى) فرمود: دفع عن ابیک العذاب الشدید بسخاء نفسه: «خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت». «3» در اینجا این سؤال پیش مىآید که هم از بعضى آیات و هم از بسیارى از روایات استفاده مىشود که ایمان و یا حتى ولایت شرط قبولى اعمال و یا ورود در بهشت است، بنابراین اگر بهترین اعمال هم از افراد فاقد ایمان سر بزند مقبول درگاه خدا نخواهد بود.ولى مىتوان از این سؤال چنین پاسخ گفت که مسأله «قبولى اعمال» مطلبى است، و پاداش مناسب داشتن مطلب دیگر، به همین جهت مشهور در میان دانشمندان اسلام این است که مثلًا نماز بدون حضور قلب و یا با ارتکاب بعضى از گناهان مانند غیبت، مقبول درگاه خدا نیست، با اینکه مىدانیم چنین نمازى شرعاً صحیح است، و اطاعت فرمان خدا است و انجام وظیفه محسوب مىشود و مسلم است که اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود.بنابراین قبول عمل همان مرتبه عالى عمل است و در مورد بحث، ما نیز همین را مىگوئیم، مىگوئیم: اگر خدمات انسانى و مردمى با ایمان همراه باشد، عالیترین محتوا را خواهد داشت، ولى در غیر این صورت به کلى بى محتوا وبى پاداش نخواهد بود، در زمینه ورود در بهشت نیز همین پاسخ را مىگوئیم که پاداش عمل لازم نیست منحصراً ورود در جنت باشد. «4» دیگر آنکه خداوند در قرآن شرط ورود به بهشت را دو چیز می داند : 1- ایمان 2- عمل صالح به عبارت دیگر علاوه بر اینکه عمل یک شخص باید دارای حسن فعلی (صالح بودن عمل) باشد همچنین باید دارای حسن فاعلی(مومن بودن فاعل کار) نیز باشد. «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیرا»«و کسى که چیزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که ایمان داشته باشد، چنان کسانى داخل بهشت مىشوند؛ و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد.»«5» بسم الله الرحمن الرحیم از فردا تا هفت روز هیچ جرمى کیفر نخواهد داشت و هیچ پروندهاى براى آن تنظیم نمىشود و مردم مىتوانند با اطمینان خاطر، این هفت روز را هر طور که دوست دارند سپری کنند، از فردا تا هفت روز مأمورین انتظامى و نظامى تعطیل مىباشند، دادسراها و دادگسترىها به جرائم انجام شده در این هفت روز هیچ کاری ندارند و اصلاً جرائم صورت گرفته در این هفت روز قابل طرح در دادگاهها نیست. فرض کنید در کشورى این جملات، با آب و تاب هر چه تمام تر اعلام شود. بسم الله الرحمن الرحیم شهادت اشرف کائنات عالم ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا علیه السلام بر عموم مومنین و مسلمین جهان تسلیت باد. مطلبی که در پیش رو دارید گوشه ای از فضائل نبی مکرم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله می باشد که تقدیم حضور شما عزیزان می شود. چند نمونه از فضائل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به سایر انبیاء علیهم السلام 1- بشارتهای انبیای گذشته بسم الله الرحمن الرحیم چقدر شما این حرف را قبول دارید؟ آیا اصلا این سخن تا چه حدی می تواند درست باشد؟ شاید شما از این حرف تعجب کرده باشید . تعجب نکنید . اول به زندگی خود رجوع کنید ببینید آیا عامل بسیاری از بیماری های تن و روان عدم اعتقاد به معاد نیست ؟ البته مسلماً منظور ما از بیماری ، همه انواع بیماری ها نیست . هیچ به این موضوع فکر کردید که معاد به زندگى مفهوم مىدهد. آیا یاد معاد باعث نشاط و سلامت روحی نیست؟ تصور کنید اگر ما زندگى این جهان را بدون جهان دیگر در نظر بگیریم چنین زندگی، بىمعنى و پوچ خواهد بود.
Design By : Pichak